گفتگوی عمو با خانواده سبز
عمو پورنگ: بودن روی آنتن به هر قیمتی فایده ندارد
داریوش فرضیایی که در میان کودکان به «عمو پورنگ» معروف است،میگوید: بودن روی آنتن به هر قیمتی فایده ندارد و این ماندن تنها با گفتن حرف جدید و ارائه برنامههای نو مفید است. داریوش فرضیایی در گفتو گو با فارس درباره موفقیت برنامههایی که تا به حال اجرای آنها را بر عهده داشته گفت:اگر برنامه نزد بیننده مورد رضایت قرار گرفته، باید ملاکهای بیننده را بسنجیم. پس اول این موضوع، از زبان مخاطب عنوان میشود. اما من در زمان اجرای برنامه تمام انرژی، توان و بیشتر رفتارهای علمی و تجربیام را به کار میگیرم و در یک فضایی که با همکاری دوستانم اعم از دستیار تهیه، دستیار تولید، نویسنده، کارگردان و ... میسر میشود،در یک فضای صمیمی و در یک بستر کاملا کودکانه به اجرای برنامه میپردازم.
وی افزود: نحوه اجرا و ارتباط، همه ابزارهایی برای ایجاد یک برنامه خوب و تاثیرگذار هستند. آنچه که ماحصل کار نشان میدهد و طبق نظرسنجی سازمان، فاکتورهایی که مد نظر بود، همینهاست. یکی هیجان و نشاطی که در برنامه حاکم بود و دیگری تغییر دکور. هر چند که ما قبلا خیلی بیشتر دکور عوض میکردیم اما الان به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد، دکورهایمان متاسفانه با تاخیر عوض میشود.
فرضیایی ادامه داد: قبلا دستمان بیشتر باز بود و نماهنگها و کلیپهای متفاوتی با آهنگهای مختلف ساخته میشد،اما الان با توجه به محدودیتهای مالی و بروکراسی اداری، ما یک مقدار در عمل دچار مشکل هستیم که میتواند تاثیر بدی در کل برنامه بگذارد و امیدوارم با تمهید، محبت و یاری مسوولان،اتفاقاتی در برنامه بیافتد.
وی افزود: نحوه اجرا و ارتباط، همه ابزارهایی برای ایجاد یک برنامه خوب و تاثیرگذار هستند. آنچه که ماحصل کار نشان میدهد و طبق نظرسنجی سازمان، فاکتورهایی که مد نظر بود، همینهاست. یکی هیجان و نشاطی که در برنامه حاکم بود و دیگری تغییر دکور. هر چند که ما قبلا خیلی بیشتر دکور عوض میکردیم اما الان به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد، دکورهایمان متاسفانه با تاخیر عوض میشود.
فرضیایی ادامه داد: قبلا دستمان بیشتر باز بود و نماهنگها و کلیپهای متفاوتی با آهنگهای مختلف ساخته میشد،اما الان با توجه به محدودیتهای مالی و بروکراسی اداری، ما یک مقدار در عمل دچار مشکل هستیم که میتواند تاثیر بدی در کل برنامه بگذارد و امیدوارم با تمهید، محبت و یاری مسوولان،اتفاقاتی در برنامه بیافتد.
وی درباره استفاده از تجربیات سایر برنامهسازان حوزه کودک در برنامههای خود اظهار داشت:این برنامه یک برنامه کاملا گروهی است و مطمئن باشید کار زمانی موفق میشود که به یک انسجام و وحدت فکری و کلمه برسد. ایدههای بچههای گروه خیلی به هم نزدیک است و گاهی یک ایده با همکاری و همفکری گروهی به مرحله اجرا میرسد.جرقههایی که از طریق خطوط فکری به هم دیگر متصل میشود، در حقیقت آن فضا و طنزی که ما مد نظرمان است را ایجاد میکند.
عمو پورنگ در ادامه گفتو گوی خود تصریح کرد: همه اینها به خاطر رقابت سالمی است که حکمفرماست و همه ما در کنار هم به این موفقیت رسیدهایم چون ما در برنامه حتی از ایدههای «امیر محمد» هم استفاده میکنیم. هر چند که او بچه است و شاید ایدههای ناپختهای داشته باشد.
وی درمورد ضرورت استفاده از کودکانی نظیر «امیر محمد» نیز گفت: من سه سال به تنهایی برنامه را اجرا کردم و همواره بحث یکنواخت نشدن و ایجاد فضاهای شاد را داشتهایم. همیشه مرسوم بوده است که در چنین برنامههایی از عروسک استفاده کردند و خود من هم از این شیوه استفاده کردهام اما هیچ وقت هیچ عروسکی را ثابت در برنامههایم نگه نداشتهام.اما امیر محمد یک کودک و یک عروسک واقعی است و بچهها میتوانند با او ارتباط برقرار کنند و اگر قرار است به کسی آموزش غیر مستقیم داده شود. من به همراه دوستانم معتقدیم که بچهای که بتواند این توانایی را داشته باشد، به مراتب بهتر از عروسک است. چون کودکان بسیاری با امیر محمد ارتباط برقرار کردهاند.
وی تصریح کرد: از سوی دیگر یادتان نرود که وقتی از کودکان بسیاری تست گرفته میشود و فقط یک کودک وجود دارد که قابلیتها و تواناییهای لازم را دارد، خوب بالطبع شانس موفقیت به او رو میکند.البته امکان دارد که افراد دیگری نیز در راه باشند. چون من به یک نفر بسنده نمیکنم و امیدوارم بچههای دیگر نیز با توجه به حال و هوای برنامه بیایند و در آن دخیل شوند.
وی درپاسخ به این سوال که احتمال جابه جایی امیر محمد با کودکی دیگر چقدر وجود دارد، گفت: امیر محمد کودکی است که قابلیتهای بسیاری دارد، اما هنوز جای کار دارد و باید خیلی از نیروهای نهفته و پتانسیلش فعال شود.اما باید بگویم که امیر محمد هیچ وقت از این برنامه نمیرود. یک اشتباهی ما میکنیم این است که فردی را که تجربه دارد کنار میگذاریم و افراد دیگری را میآوریم. این اشتباه است و من با آن مخالفم .
فرضیایی اظهاد داشت: اگر قرار بود،امیر محمد برود چرا آمدیم برایش زحمت کشیدیم؟ امیر محمد با تجربه بیشتر میماند. شاید حضور کمتری داشته باشد ولی پختهتر جلوی دوربین میآید و بچههای دیگر هم همینطور. من سعی میکنم امیر محمدها و پورنگهای دیگری را تربیت کنم. این یک واقعیت است. من یک روز دورانم به پایان میرسد چه امسال چه چند سال دیگر و چه کسی باید باشد که این راه را ادامه بدهد؟ من تجربه خود را در اختیار افرادی قرار میدهم که آینده در دستان آنهاست.
وی درباره ساخت برنامه روتین در یک قالب نیز گفت: ساخت 7 سال برنامه روتین، دغدغهها و سختیهای خود را دارد. نه تنها برای من، بلکه برای سایر همکارانم نیز همین طور است و ممکن است دچار خستگی و افسردگی شوند و چون آدمهای پویایی هستند، به همین بسنده نمیکنند که در یک پله بمانند و نیازمند این هستند که برای رفتن به پله بالاتر خود را تجهیز کنند و مستحکمتر و قوی تر پیش بروند که این هم زمان میبرد.
وی ادامه داد: اگر این برنامه برای مدتی قطع شد، مطمئن باشید که اثر میکند. چون نیاز به تحول و بازنگری هست و با اجزاء و فرمت جدیدی سری جدید ساخته خواهد شد. این مسالهای است که همه گروه نسبت به آن نظر مثبت دارند و برای ارتقاء گروه باید این کار را میکردیم.این مساله را اشتباه نکنیم که متاسفانه در رسانه در حال جا افتادن است، بودن روی آنتن به هر قیمتی فایده ندارد. بودن روی آنتن با گفتن حرف جدید و ارائه برنامه نو مفید است. اگر نشد، همان مقداری که بوده کافی است و باید سعی کنیم آن سابقه را خراب نکنیم.
عمو پورنگ درباره سری جدید برنامهای که اجرای آن را سه روز در هفته بر عهده دارد،اظهار داشت: این برنامه، یک برنامه ترکیبی است و فضایش فرق میکند و امکان دارد در یک فضای تروکاژ و انیمیشن کار کنیم. ما باید در کارمان سلیقه مخاطب را بالا ببریم و مطابق استانداردهای جهانی ولی با فرهنگ خودمان کار کنیم. نمیخواهیم بگویم که میخواهیم مثل کشورهای دیگر باشیم، اما نباید از آنها هم عقبتر باشیم. باید از همه ابزارها و بسترهای مناسب برای داشتن یک برنامه خوب و حتی قابل رقابت با برنامههای کشورهای دیگر کار کنیم. چه اشکالی دارد؟ زبانمان فرق میکند. اما استانداردهای ساخت برنامه برای بچهها در همه جای دنیا از یکسری قانونها تبعیت میکند که ما هم باید به آنها نزدیک شویم.
وی راجع به سطح برنامههای ترکیبی کودکان در ایران هم گفت: من کارشناس نیستم. فقط میتوانم بگویم که دوستان در حوزه کودک زیاد کار میکنند، اما هنوز جای کار وجود دارد. مطمئن باشید که در همه کارها نیاز به آزمون و خطا و تجربه است و به حمایت بیدریغ و حساسیت بسیار بالای مسولان در حوزه کودک نیاز دارد. چون پایه و اساس یک انسان در تمام زندگیاش در دوران کودکی ریخته میشود.
فرضیایی در ادامه گفت وگو با فارس تصریح کرد:من برنامههای کودک کشورهای مختلف را دیدهام. ما نمیخواهیم با آنها رقابت کنیم. چون فرهنگ ما با آنها متفاوت است. ولی ما هم میتوانیم از همه آن تکنولوژیها استفاده کنیم. ما میتوانیم آن تکنولوژیها را در قالب فرهنگ خود قرار دهیم و از آنها بهره ببریم. مثلا به شخصیتهای تام و جری توجه کنید. همه دنیا آنها را میشناسند. ما هم باید شخصیتهایی خلق کنیم و آنقدر مضامین و داستانها جذاب باشند که همه دنیا به آنها علاقهمند شوند.
وی ادامه داد: دقت نظر و شخصیتسازی در برنامههای موفق دنیا از اهمیت ویژهای برخوردار است. در صورتیکه در کشور ما خیلی به آن توجه نمیشود و خیلی سطحی است، یا جذابیت تصویری کمی دارد. چون بیشتر به موضوع میپردازند ولی هم موضوع و هم تصویر باید جذاب باشند. در یک انیمیشن ایرانی باید شخصیتها جذابیت داشته باشد و گیرا باشند تا کودکان ابتدا جذب آنها بشوند و بعد به انتقال مفاهیم و پیامها بپردازیم.من معتقدم که کودک اول باید تلویزیون را بپذیرد. سرگرم شود، آن را دوست داشته باشد بعد پیامها به او آموزش داده شود.
عمو پورنگ تصریح کرد: به جذب مخاطب و سرگرمی اعتقاد دارم و در کنار آن باید به کودک آموزش داد و اگر غیر از این باشد، مستقیمگویی میشود و کودک تلویزیون را خاموش میکند. یکی از اشتباهات ما در برنامهسازی کودک همین مساله است. تا شروع به برنامهسازی میکنیم. قصد داریم تمام مفاهیم و پیامها را به او آموزش بدهیم، در صورتیکه خود ما در دوران کودکی شاید بسیار پرخطاتر بودهایم.
وی در پاسخ به این سوال که فکر میکنید چقدر طول بکشد تا افراد دیگری مانند شما دوباره بیاید، گفت:این را نمیدانم. چنین مسائلی نه دست من است و نه دست دیگران. شعار نمیدهم، ولی 10 تا 11 سال طول کشید و تلاش کردم تا به این مرحله برسم و بگویم که میتوانم این کار را انجام بدهم. شاید نفر بعد از من هم همین مقدار طول بکشد تا به این مرحله برسد. من از مسوولان درخواست میکنم که بیشتر روی این مساله سرمایهگذاری کنند، چون ممکن است سن فرد بالاتر برود یا فرصتها از دست برود. کاش من سال 73 که رفتم سازمان و پشت درهای بسته ماندم، کارم را آغاز کرده بودم. البته من این مسائل را به فال نیک میگیرم که قدر جایگاه فعلی خود را بیشتر بدانم.فقط امیدوارم که مسئولان اعتماد کنند و قابلیتهای افراد را بیشتر بشناسند.
وی ادامه داد: من عضوی از این مجموعه هستم و نمیتوانم همه را تحت نظر داشته باشم. به طور حتم مدیرانی که قرار دارند باید بیشتر به این نکته توجه کنند، کار برای کودک دلی است. اگر کسی دلش بخواهد که این کار را بکند، انجام میدهد. چون هدف تعالی است و هر کس دوست دارد، خودش باید به این عرصه بیاید. اگر کسی آمد، من به او تجربیات خود را خواهم داد.
فرضیایی تصریح کرد: اتحاد گروه سازنده در کار نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. ما وقتی نویسنده میآوریم، پس از 5 سال بار کاری او مشخص است. پس باید در همین مقطع کار کند و اکیپی در اختیار او قرار گیرد. شخصیت پورنگ هم باید با برنامهریزی جلو برود. حمایت فکری بشود. در کشورهای خارجی، یک مجری 20 سال است که برنامه دارد، ولی همچنان مخاطبها درصد بالایی دارند. این اتفاق به دلیل فکری است که پشت تولید این برنامه قرار دارد.مدیریت لازم است و باید مجهز بود. بار علمی، جنبه روانی و ... هم مهم است.
عمو پورنگ در ادامه گفتو گوی خود تصریح کرد: همه اینها به خاطر رقابت سالمی است که حکمفرماست و همه ما در کنار هم به این موفقیت رسیدهایم چون ما در برنامه حتی از ایدههای «امیر محمد» هم استفاده میکنیم. هر چند که او بچه است و شاید ایدههای ناپختهای داشته باشد.
وی درمورد ضرورت استفاده از کودکانی نظیر «امیر محمد» نیز گفت: من سه سال به تنهایی برنامه را اجرا کردم و همواره بحث یکنواخت نشدن و ایجاد فضاهای شاد را داشتهایم. همیشه مرسوم بوده است که در چنین برنامههایی از عروسک استفاده کردند و خود من هم از این شیوه استفاده کردهام اما هیچ وقت هیچ عروسکی را ثابت در برنامههایم نگه نداشتهام.اما امیر محمد یک کودک و یک عروسک واقعی است و بچهها میتوانند با او ارتباط برقرار کنند و اگر قرار است به کسی آموزش غیر مستقیم داده شود. من به همراه دوستانم معتقدیم که بچهای که بتواند این توانایی را داشته باشد، به مراتب بهتر از عروسک است. چون کودکان بسیاری با امیر محمد ارتباط برقرار کردهاند.
وی تصریح کرد: از سوی دیگر یادتان نرود که وقتی از کودکان بسیاری تست گرفته میشود و فقط یک کودک وجود دارد که قابلیتها و تواناییهای لازم را دارد، خوب بالطبع شانس موفقیت به او رو میکند.البته امکان دارد که افراد دیگری نیز در راه باشند. چون من به یک نفر بسنده نمیکنم و امیدوارم بچههای دیگر نیز با توجه به حال و هوای برنامه بیایند و در آن دخیل شوند.
وی درپاسخ به این سوال که احتمال جابه جایی امیر محمد با کودکی دیگر چقدر وجود دارد، گفت: امیر محمد کودکی است که قابلیتهای بسیاری دارد، اما هنوز جای کار دارد و باید خیلی از نیروهای نهفته و پتانسیلش فعال شود.اما باید بگویم که امیر محمد هیچ وقت از این برنامه نمیرود. یک اشتباهی ما میکنیم این است که فردی را که تجربه دارد کنار میگذاریم و افراد دیگری را میآوریم. این اشتباه است و من با آن مخالفم .
فرضیایی اظهاد داشت: اگر قرار بود،امیر محمد برود چرا آمدیم برایش زحمت کشیدیم؟ امیر محمد با تجربه بیشتر میماند. شاید حضور کمتری داشته باشد ولی پختهتر جلوی دوربین میآید و بچههای دیگر هم همینطور. من سعی میکنم امیر محمدها و پورنگهای دیگری را تربیت کنم. این یک واقعیت است. من یک روز دورانم به پایان میرسد چه امسال چه چند سال دیگر و چه کسی باید باشد که این راه را ادامه بدهد؟ من تجربه خود را در اختیار افرادی قرار میدهم که آینده در دستان آنهاست.
وی درباره ساخت برنامه روتین در یک قالب نیز گفت: ساخت 7 سال برنامه روتین، دغدغهها و سختیهای خود را دارد. نه تنها برای من، بلکه برای سایر همکارانم نیز همین طور است و ممکن است دچار خستگی و افسردگی شوند و چون آدمهای پویایی هستند، به همین بسنده نمیکنند که در یک پله بمانند و نیازمند این هستند که برای رفتن به پله بالاتر خود را تجهیز کنند و مستحکمتر و قوی تر پیش بروند که این هم زمان میبرد.
وی ادامه داد: اگر این برنامه برای مدتی قطع شد، مطمئن باشید که اثر میکند. چون نیاز به تحول و بازنگری هست و با اجزاء و فرمت جدیدی سری جدید ساخته خواهد شد. این مسالهای است که همه گروه نسبت به آن نظر مثبت دارند و برای ارتقاء گروه باید این کار را میکردیم.این مساله را اشتباه نکنیم که متاسفانه در رسانه در حال جا افتادن است، بودن روی آنتن به هر قیمتی فایده ندارد. بودن روی آنتن با گفتن حرف جدید و ارائه برنامه نو مفید است. اگر نشد، همان مقداری که بوده کافی است و باید سعی کنیم آن سابقه را خراب نکنیم.
عمو پورنگ درباره سری جدید برنامهای که اجرای آن را سه روز در هفته بر عهده دارد،اظهار داشت: این برنامه، یک برنامه ترکیبی است و فضایش فرق میکند و امکان دارد در یک فضای تروکاژ و انیمیشن کار کنیم. ما باید در کارمان سلیقه مخاطب را بالا ببریم و مطابق استانداردهای جهانی ولی با فرهنگ خودمان کار کنیم. نمیخواهیم بگویم که میخواهیم مثل کشورهای دیگر باشیم، اما نباید از آنها هم عقبتر باشیم. باید از همه ابزارها و بسترهای مناسب برای داشتن یک برنامه خوب و حتی قابل رقابت با برنامههای کشورهای دیگر کار کنیم. چه اشکالی دارد؟ زبانمان فرق میکند. اما استانداردهای ساخت برنامه برای بچهها در همه جای دنیا از یکسری قانونها تبعیت میکند که ما هم باید به آنها نزدیک شویم.
وی راجع به سطح برنامههای ترکیبی کودکان در ایران هم گفت: من کارشناس نیستم. فقط میتوانم بگویم که دوستان در حوزه کودک زیاد کار میکنند، اما هنوز جای کار وجود دارد. مطمئن باشید که در همه کارها نیاز به آزمون و خطا و تجربه است و به حمایت بیدریغ و حساسیت بسیار بالای مسولان در حوزه کودک نیاز دارد. چون پایه و اساس یک انسان در تمام زندگیاش در دوران کودکی ریخته میشود.
فرضیایی در ادامه گفت وگو با فارس تصریح کرد:من برنامههای کودک کشورهای مختلف را دیدهام. ما نمیخواهیم با آنها رقابت کنیم. چون فرهنگ ما با آنها متفاوت است. ولی ما هم میتوانیم از همه آن تکنولوژیها استفاده کنیم. ما میتوانیم آن تکنولوژیها را در قالب فرهنگ خود قرار دهیم و از آنها بهره ببریم. مثلا به شخصیتهای تام و جری توجه کنید. همه دنیا آنها را میشناسند. ما هم باید شخصیتهایی خلق کنیم و آنقدر مضامین و داستانها جذاب باشند که همه دنیا به آنها علاقهمند شوند.
وی ادامه داد: دقت نظر و شخصیتسازی در برنامههای موفق دنیا از اهمیت ویژهای برخوردار است. در صورتیکه در کشور ما خیلی به آن توجه نمیشود و خیلی سطحی است، یا جذابیت تصویری کمی دارد. چون بیشتر به موضوع میپردازند ولی هم موضوع و هم تصویر باید جذاب باشند. در یک انیمیشن ایرانی باید شخصیتها جذابیت داشته باشد و گیرا باشند تا کودکان ابتدا جذب آنها بشوند و بعد به انتقال مفاهیم و پیامها بپردازیم.من معتقدم که کودک اول باید تلویزیون را بپذیرد. سرگرم شود، آن را دوست داشته باشد بعد پیامها به او آموزش داده شود.
عمو پورنگ تصریح کرد: به جذب مخاطب و سرگرمی اعتقاد دارم و در کنار آن باید به کودک آموزش داد و اگر غیر از این باشد، مستقیمگویی میشود و کودک تلویزیون را خاموش میکند. یکی از اشتباهات ما در برنامهسازی کودک همین مساله است. تا شروع به برنامهسازی میکنیم. قصد داریم تمام مفاهیم و پیامها را به او آموزش بدهیم، در صورتیکه خود ما در دوران کودکی شاید بسیار پرخطاتر بودهایم.
وی در پاسخ به این سوال که فکر میکنید چقدر طول بکشد تا افراد دیگری مانند شما دوباره بیاید، گفت:این را نمیدانم. چنین مسائلی نه دست من است و نه دست دیگران. شعار نمیدهم، ولی 10 تا 11 سال طول کشید و تلاش کردم تا به این مرحله برسم و بگویم که میتوانم این کار را انجام بدهم. شاید نفر بعد از من هم همین مقدار طول بکشد تا به این مرحله برسد. من از مسوولان درخواست میکنم که بیشتر روی این مساله سرمایهگذاری کنند، چون ممکن است سن فرد بالاتر برود یا فرصتها از دست برود. کاش من سال 73 که رفتم سازمان و پشت درهای بسته ماندم، کارم را آغاز کرده بودم. البته من این مسائل را به فال نیک میگیرم که قدر جایگاه فعلی خود را بیشتر بدانم.فقط امیدوارم که مسئولان اعتماد کنند و قابلیتهای افراد را بیشتر بشناسند.
وی ادامه داد: من عضوی از این مجموعه هستم و نمیتوانم همه را تحت نظر داشته باشم. به طور حتم مدیرانی که قرار دارند باید بیشتر به این نکته توجه کنند، کار برای کودک دلی است. اگر کسی دلش بخواهد که این کار را بکند، انجام میدهد. چون هدف تعالی است و هر کس دوست دارد، خودش باید به این عرصه بیاید. اگر کسی آمد، من به او تجربیات خود را خواهم داد.
فرضیایی تصریح کرد: اتحاد گروه سازنده در کار نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. ما وقتی نویسنده میآوریم، پس از 5 سال بار کاری او مشخص است. پس باید در همین مقطع کار کند و اکیپی در اختیار او قرار گیرد. شخصیت پورنگ هم باید با برنامهریزی جلو برود. حمایت فکری بشود. در کشورهای خارجی، یک مجری 20 سال است که برنامه دارد، ولی همچنان مخاطبها درصد بالایی دارند. این اتفاق به دلیل فکری است که پشت تولید این برنامه قرار دارد.مدیریت لازم است و باید مجهز بود. بار علمی، جنبه روانی و ... هم مهم است.
منبع: www.ksabz.net